صفحه نخست

یادگیری آزاد؛ چگونه با آزاد گذاشتن غریزه ی بازی، کودکان ما شادمان تر، خودبسنده تر و یادگیرندگان بهتری در همه عمر می شوند

نوشته پیتر گری

ترجمه مهدی غلامی


«ما بسیار خود اتکا بودیم، به ما آزادی زیادی داده می­ شد. اما اکنون غیرقابل تصور است که چنین آزادی به کودکان امروزی داده شود. این اتفاق یکی از بزرگترین خسارت­ ها برای یک جامعه است.» نه فقط یک خسارت بزرگ، بلکه خسارتی بی­ رحمانه و غم­ انگیز است. کودکان به­ طور ذاتی برای بازی کردن و اکتشاف به میل خود و مستقل از دخالت افراد بالغ طراحی شده­ اند. کودکان برای رشد کردن به آزادی نیاز دارند؛ بدون آزادی، آنها رنج می­ کشند. میل به بازی آزاد و سرخوشانه یک میل زیستی و پایه است. کمبود بازی سرخوشانه (آزاد) شاید برخلاف کمبود غذا، هوا، یا آب باعث از بین رفتن بعد فیزیکی نشود، اما سرزندگی کودک را از بین می­ برد و مانع رشد ذهنی او می­ شود. بازی سرخوشانه ابزاری است که کودکان توسط آن یاد می­ گیرند با دیگران ارتباط برقرار کنند، بر ترس­ هایشان غلبه کنند، مشکلاتشان را حل کنند، و به طور کلی، کنترل زندگی­شان را در اختیار بگیرند. بازی سرخوشانه همچنین نخستین ابزار برای کودکان است تا بوسیله­ ی آن مهارت­ های ذهنی و فیزیکی ضروری برای موفقیت در فرهنگشان را کسب و تمرین کنند. مهم نیست که چه مقدار اسباب بازی بخریم، یا چه مقدار وقت و توجه به کودکمان اختصاص دهیم و چه دوره­ های آموزشی ویژه­ ای را برایش فراهم کنیم؛ هیچ­کدام نمی­ توانند آزادی که از او می­ گیریم را جبران کنند. آنچه که کودکان بواسطه­ ی ابتکار عمل­ خود در بازی سرخوشانه یاد می­ گیرند، به هیچ روش دیگری قابل وصول نیست.

ما فرصت سازگارپذیری کودکان را محدود کرده­ ایم. ما کودکان را در یک محیط غیر­طبیعی قرار داده­ ایم که در این محیط از آنها انتظار می­ رود زمان های بیشتر و بیشتری از روز را تحت امر بزرگسالان، پشت میزها، درحال گوش دادن و خواندن مطالبی که هیچ جذابیتی برای آنها ندارند، و پرسش و پاسخ به سئوالاتی که مربوط به آنها نیستند سپری کنند؛ برای آنها زمان و آزادی کمتر و کمتری برای بازی کردن، جستجو کردن، و دنبال کردن علایق­شان باقی می­ گذاریم.